close
آخرین مطالب
  • تبلیغ شما در اینجا
  • طراحی سایت شخصی
  • طراحی سایت فروشگاهی
  • طراحی سیستم وبلاگدهی
  • سیستم سایت ساز اسلام بلاگ
  • مگا برد - پلتفرم خرید اینترنتی قطعات موبایل مگابرد
  • تحلیل و نمودار سازی فرم های پلاگین گرویتی وردپرس
  • اولین تولید کننده پلاگین های مارکتینگ و سئو کاملا ایرانی
  • اولین پلاگین دیجیتال مارکتینگ وردپرسی

  • روش های انتشار محتوا, خدمات سئو
    آمار کاربران
    نام کاربری :
    رمز عبور :

    رمز عبور را فراموش کردم ؟
    آمار مطالب
    کل مطالب : 18
    کل نظرات : 0

    آمار بازدید
    بازديد امروز : 1 نفر
    بارديد ديروز : 0 نفر
    بازديد هفته : 25 نفر
    بازديد ماه : 26 نفر
    بازديد سال : 374 نفر
    بازديد کلي : 5153 نفر

    وضیعت آنلاین
    افراد آنلاین : 1 نفر
    خبرنامه
    براي اطلاع از آپيدت شدن سایت در خبرنامه سایت عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
    پيوندهاي روزانه
    امکانات


    و دسته خُل¬ها به آينده نزديک» ندارد. بعد از نمايش چند صحنه های تک (high tech) (ماشين¬های با احساس! وسايل جديد اُتو اروتيک!) فيلم ديگر حرفی برای گفتن ندارد، بنابراين وارد مجموعه¬ای از نازل ترين شوخی¬های جنسی و ترس از گی¬ها می¬شود. جان کيوزاک، نقش اول نسخه اول، با رد بازی در اين نسخه تصميم خوبی گرفته است. راب کوردری در اين نسخه بازيگر محوری ما است و لااقل اين ثابت می¬شود که قرار نيست در تمام ديلی شوها استيو کارل بازی کند. کوردری در نقش لو دورچن تا دلتان بخواهد دست و پا چلفتی است و فکر می¬کند هنوز می¬شود صرفاً با انجام کارهای کليشه¬ای مانند يک وری راه رفتن يا باد ول کردن بيننده را خنداند. بازی او در اين فيلم ثابت می¬کند که برای تبديل شدن به رادنی دنگرفيلد و دنی مک برايد واقعاً بايد نابغه بود. بازيگران ديگر (کلارک دوک و آدام اسکات در نقش فرزند جان کيوزاک در آينده) به اندازه کافی خوب هستند، اما حتی کريگ رابينسون فوق العاده، که هر حرکتش حداقل زوکر و جیم آبراهام در دهه 80 می ساختند الهام گرفته شده است. اما فساد ذاتی اندرسون بیشتر از شباهت به آثار برادران زوکر به فیلم های برادران کوئن و خصوصا لباسکی بزرگ شباهت دارد. برخی از شوخی های فیلم شیطنت آمیز هستند همانند توصیفی که از مرد متجاوز می شود: "وقتی داشته به اون تجاوز می کرده مجبورش کرده به آلبوم های نمایش های موزیکال تئاتر برادوی گوش بده" و یا مثلا وقتی پنی می خواهد پیش داک برود پشت تلفن به او می گوید: "دارم می شنوم که یه چیزی داره توی شلوارت تکون می خوره." خیلی دیگر از شوخی های فیلم نسبتا پیش پا افتاده اند: مامور فدرالی که دایما بینی خود را با سر و صدای زیاد پاک می کند یا علاقه بیش از حد بیگ فوت بدخلق به میک زدن بستنی یخی و موز شکلاتی از این دست هستند. اندرسون بیشتر از شات های نیمه بسته از پایین استفاده کرده و به بازیگران خود زمان زیادی برای هضم کردن دیالوگ ها داده است: اما تنها معدودی از بازیگران عملکردی برجسته غول¬هايش هراسناک و نمايش¬های جادویی¬اش چشم گير هستند، اما اين¬ها همگی در پايان بسيار سخيف به نظر می¬رسند. فيلم مرا کسل نکرد، اما در عين حال هرگز هم مانند يک فانتزی خوب درگيرم نکرد. به نظر می رسد که نقاط ضعف فيلم ريشه در برداشت بد آن از ماهيت فيلم¬های فانتزی دارند. اين ژانر زمانی بهترين حالت خود را تجربه می¬کند که باعث تهييج تخيل شود؛ اما به سختی می¬توان «هفتمين پسر» را «هيجان انگيز» يا «تخيلی» توصيف نمود. در آينده­ای درخشان و رنگين، خدمتکار بينوای جوانی توسط پسر بيرحم خانواده­ای قدرتمند در سياره­ای که به وارث جديدی نياز دارد انتخاب می شود، به اين ترتيب دخترک با جنگجوی مهندسی شده­ای راهی آن سياره می­شود تا به سلطنت ديکتاتوری آن مرد پايان دهد و... يکی از جنبه¬های کليدی فيلم¬های علمی تخيلی يا افسانه¬های تخيلی خلق جهان است. از اين فرايند با عنوان خلق و توسعه واقعيتی ياد می¬شود که در بستر آن داستان نقل می¬شود. اين عامل علاوه بر تهيه پيش زمينه نسبت به محاوره های معمول جامعه که ناشی از اقتباس نمایشنامه ای سناریو است، تاثیر منفی بر کار گذاشته است. کاری که Mike leigh و Eric Rohmer آن را بهتر از Polansky انجام داده ند. در پایان اگر هدف تان از سینما رفتن، دیدن بازی متفاوت از بازیگران مطرح سینماست، فیلم ارزش آن را دارد. ولی به عنوان یکی اثر سینمایی استاندارد به هیچ عنوان موفق نیست. در پاریس ۱۹۳۰، کودک یتیمی که در دیوارهای ایستگاه قطاری زندگی می‌کند غرق در راز و رمزهایی در مورد پدرش و ساخته‌های او می‌شود ...فیلم Hugo شبیه هیچ کدام از فیلم های دیگر ماتین اسکورسیزی نیست، اما احتمالاً محبوب ترین کار خود او، از ابتدا تا به الآن می باشد. یک حماسه ی خانوادگی پر هزینه و به سبک 3D که از بسیاری جهات، حکایت زندگی شخصی خود مارتین را دارد. با تماشای هیوگو، آدم احساس می کند منابع و وسایل لازم در اختیار هنرمند بی نظیری قرار گرفته تا فیلمی درباره ی سینما بسازد! اینکه او توانسته در

    بررسی و نقد فیلم Machete Kills
    [ سه شنبه 19 آبان 1394 ] [ 18:08 ] [ Aaron ][ بازديد : 113 ]
    آخرين مطالب ارسالي
    قرنطینه گوگل تاريخ : پنجشنبه 26 فروردين 1395
    موتورهای جستجو تاريخ : چهارشنبه 25 فروردين 1395
    سندباکس تاريخ : دوشنبه 23 فروردين 1395
    لینک سازی تاريخ : يکشنبه 15 فروردين 1395
    محتوای عالی تاريخ : يکشنبه 8 فروردين 1395
    آموزش سئو تاريخ : شنبه 26 دی 1394
    تکنیک های سئو تاريخ : چهارشنبه 23 دی 1394
    گوگل آنالیزور تاريخ : دوشنبه 21 دی 1394
    بررسی فیلم The Hit تاريخ : سه شنبه 19 آبان 1394
    فال حافظ با معني fale hafez تاريخ : پنجشنبه 18 تير 1394
    صفحات سایت
    تعداد صفحات : 1

    درباره سایت
    آرشيو
    چت باکس




    captcha


    جست و جو